ساعت صفر؛ رادیو فردا. آغاز یک روز نو. همچون هر روز، مجله نیمهشب رادیو فردا، تازهترین خبرها و مهمترین گزارشها را به گوش شما میرساند. همزمان با پخش این مجله، افزون بر موج متوسط ۱۵۷۵ کیلو هرتز موج .کوتاه ۴۹ متر برابر با ۵۸۳۰ کیلو هرتز و ۴۱ متر برابر با ۷۵۸۵ کیلو هرتز صدای رادیو فردا را پخش میکند
…
continue reading
Konten disediakan oleh indypersian and IndependentPersian / ایندیپندنت فارسی. Semua konten podcast termasuk episode, grafik, dan deskripsi podcast diunggah dan disediakan langsung oleh indypersian and IndependentPersian / ایندیپندنت فارسی atau mitra platform podcast mereka. Jika Anda yakin seseorang menggunakan karya berhak cipta Anda tanpa izin, Anda dapat mengikuti proses yang dijelaskan di sini https://id.player.fm/legal.
Player FM - Aplikasi Podcast
Offline dengan aplikasi Player FM !
Offline dengan aplikasi Player FM !
چرا مهاجرت می کنیم، مهاجرت با ما چه می کند
MP3•Beranda episode
Manage episode 321930059 series 3312800
Konten disediakan oleh indypersian and IndependentPersian / ایندیپندنت فارسی. Semua konten podcast termasuk episode, grafik, dan deskripsi podcast diunggah dan disediakan langsung oleh indypersian and IndependentPersian / ایندیپندنت فارسی atau mitra platform podcast mereka. Jika Anda yakin seseorang menggunakan karya berhak cipta Anda tanpa izin, Anda dapat mengikuti proses yang dijelaskan di sini https://id.player.fm/legal.
کوچ از لحظهای آغاز میشود که ناچار به حرکت در مسیری نامعلوم میشوی. اما این رفتن وقتی درک میشود که میشنوی: «یه نفس راحت بکشید، از خاک وطن گذشتید!» جملهای که معنای دقیق گم شدن در دنیای بیکسی است!
معنای کوچ و مهاجرت یکی نیست. کوچ اجبار است، اما مهاجرت تصمیم است. کوچ میکنی چون ناچاری، اما مهاجرت میکنی چون به دنبال انتخابی بهتری.
وقتی از شهرت، از کشورت، از کنار خانوادهات کوچ میکنی، یعنی همه چیز را رها کردهای، هرچه داشتی و هرچه بوده رها شده، علاقهها، دلبستگیها، همه دیگر به گذشته تعلق دارند.
رها میکنی و آگاهانه به سمت دلتنگی ویرانکنندهای میروی که باید همیشه با آن رفاقت کنی، شاید کمی بر تو آسان بگیرد.
کوچ فقط دلتنگی نیست، گذشتن است به هر ترتیب که شده. رفتن برای همیشه و ترک کردن همه چیز است، آن وقتی که میگویی: «هرجایی جز اینجا، جز این شهر، جز این کشور. »
آنها که میپرسند «چرا کوچ کردی؟ حالا خوبه؟! اونجا چطوره؟! راضی هستی؟! ما هم کوچ کنیم؟! » نمیدانند کوچ یعنی چه.
تا کوچ نکنی متوجه نمیشوی مسافر کوچ چه تصمیم سختی گرفته است. کسی که کوچ میکند، میگوید هرجایی بهجز اینجا، چاره دیگری ندارد، فرصت فکر کردن و تصمیم گرفتن ندارد، معلوم نیست چه عاقبتی در انتظارش است، اما به عاقبت کار فکر نمیکند، چون چارهای ندارد و در مسیر کوچ، همه زندگیاش را قمار میکند.
اما آنها که میپرسند، هیچوقت کوچ نمیکنند، حتی مهاجرت هم نمیکنند، سفر هم نمیروند، چمدانشان را هم نمیبندند که بخواهند راه بیفتند. چون هنگام کوچ فرصت فکر کردن نیست، آن که میگوید فقط بروم، هرجایی جز اینجا، نه سوال میپرسد، نه تردید دارد. او مثل کسی نیست که میخواهد شنا کند اما خیس نشود، میخواهد عبور کند اما نرود.
…
continue reading
معنای کوچ و مهاجرت یکی نیست. کوچ اجبار است، اما مهاجرت تصمیم است. کوچ میکنی چون ناچاری، اما مهاجرت میکنی چون به دنبال انتخابی بهتری.
وقتی از شهرت، از کشورت، از کنار خانوادهات کوچ میکنی، یعنی همه چیز را رها کردهای، هرچه داشتی و هرچه بوده رها شده، علاقهها، دلبستگیها، همه دیگر به گذشته تعلق دارند.
رها میکنی و آگاهانه به سمت دلتنگی ویرانکنندهای میروی که باید همیشه با آن رفاقت کنی، شاید کمی بر تو آسان بگیرد.
کوچ فقط دلتنگی نیست، گذشتن است به هر ترتیب که شده. رفتن برای همیشه و ترک کردن همه چیز است، آن وقتی که میگویی: «هرجایی جز اینجا، جز این شهر، جز این کشور. »
آنها که میپرسند «چرا کوچ کردی؟ حالا خوبه؟! اونجا چطوره؟! راضی هستی؟! ما هم کوچ کنیم؟! » نمیدانند کوچ یعنی چه.
تا کوچ نکنی متوجه نمیشوی مسافر کوچ چه تصمیم سختی گرفته است. کسی که کوچ میکند، میگوید هرجایی بهجز اینجا، چاره دیگری ندارد، فرصت فکر کردن و تصمیم گرفتن ندارد، معلوم نیست چه عاقبتی در انتظارش است، اما به عاقبت کار فکر نمیکند، چون چارهای ندارد و در مسیر کوچ، همه زندگیاش را قمار میکند.
اما آنها که میپرسند، هیچوقت کوچ نمیکنند، حتی مهاجرت هم نمیکنند، سفر هم نمیروند، چمدانشان را هم نمیبندند که بخواهند راه بیفتند. چون هنگام کوچ فرصت فکر کردن نیست، آن که میگوید فقط بروم، هرجایی جز اینجا، نه سوال میپرسد، نه تردید دارد. او مثل کسی نیست که میخواهد شنا کند اما خیس نشود، میخواهد عبور کند اما نرود.
117 episode
MP3•Beranda episode
Manage episode 321930059 series 3312800
Konten disediakan oleh indypersian and IndependentPersian / ایندیپندنت فارسی. Semua konten podcast termasuk episode, grafik, dan deskripsi podcast diunggah dan disediakan langsung oleh indypersian and IndependentPersian / ایندیپندنت فارسی atau mitra platform podcast mereka. Jika Anda yakin seseorang menggunakan karya berhak cipta Anda tanpa izin, Anda dapat mengikuti proses yang dijelaskan di sini https://id.player.fm/legal.
کوچ از لحظهای آغاز میشود که ناچار به حرکت در مسیری نامعلوم میشوی. اما این رفتن وقتی درک میشود که میشنوی: «یه نفس راحت بکشید، از خاک وطن گذشتید!» جملهای که معنای دقیق گم شدن در دنیای بیکسی است!
معنای کوچ و مهاجرت یکی نیست. کوچ اجبار است، اما مهاجرت تصمیم است. کوچ میکنی چون ناچاری، اما مهاجرت میکنی چون به دنبال انتخابی بهتری.
وقتی از شهرت، از کشورت، از کنار خانوادهات کوچ میکنی، یعنی همه چیز را رها کردهای، هرچه داشتی و هرچه بوده رها شده، علاقهها، دلبستگیها، همه دیگر به گذشته تعلق دارند.
رها میکنی و آگاهانه به سمت دلتنگی ویرانکنندهای میروی که باید همیشه با آن رفاقت کنی، شاید کمی بر تو آسان بگیرد.
کوچ فقط دلتنگی نیست، گذشتن است به هر ترتیب که شده. رفتن برای همیشه و ترک کردن همه چیز است، آن وقتی که میگویی: «هرجایی جز اینجا، جز این شهر، جز این کشور. »
آنها که میپرسند «چرا کوچ کردی؟ حالا خوبه؟! اونجا چطوره؟! راضی هستی؟! ما هم کوچ کنیم؟! » نمیدانند کوچ یعنی چه.
تا کوچ نکنی متوجه نمیشوی مسافر کوچ چه تصمیم سختی گرفته است. کسی که کوچ میکند، میگوید هرجایی بهجز اینجا، چاره دیگری ندارد، فرصت فکر کردن و تصمیم گرفتن ندارد، معلوم نیست چه عاقبتی در انتظارش است، اما به عاقبت کار فکر نمیکند، چون چارهای ندارد و در مسیر کوچ، همه زندگیاش را قمار میکند.
اما آنها که میپرسند، هیچوقت کوچ نمیکنند، حتی مهاجرت هم نمیکنند، سفر هم نمیروند، چمدانشان را هم نمیبندند که بخواهند راه بیفتند. چون هنگام کوچ فرصت فکر کردن نیست، آن که میگوید فقط بروم، هرجایی جز اینجا، نه سوال میپرسد، نه تردید دارد. او مثل کسی نیست که میخواهد شنا کند اما خیس نشود، میخواهد عبور کند اما نرود.
…
continue reading
معنای کوچ و مهاجرت یکی نیست. کوچ اجبار است، اما مهاجرت تصمیم است. کوچ میکنی چون ناچاری، اما مهاجرت میکنی چون به دنبال انتخابی بهتری.
وقتی از شهرت، از کشورت، از کنار خانوادهات کوچ میکنی، یعنی همه چیز را رها کردهای، هرچه داشتی و هرچه بوده رها شده، علاقهها، دلبستگیها، همه دیگر به گذشته تعلق دارند.
رها میکنی و آگاهانه به سمت دلتنگی ویرانکنندهای میروی که باید همیشه با آن رفاقت کنی، شاید کمی بر تو آسان بگیرد.
کوچ فقط دلتنگی نیست، گذشتن است به هر ترتیب که شده. رفتن برای همیشه و ترک کردن همه چیز است، آن وقتی که میگویی: «هرجایی جز اینجا، جز این شهر، جز این کشور. »
آنها که میپرسند «چرا کوچ کردی؟ حالا خوبه؟! اونجا چطوره؟! راضی هستی؟! ما هم کوچ کنیم؟! » نمیدانند کوچ یعنی چه.
تا کوچ نکنی متوجه نمیشوی مسافر کوچ چه تصمیم سختی گرفته است. کسی که کوچ میکند، میگوید هرجایی بهجز اینجا، چاره دیگری ندارد، فرصت فکر کردن و تصمیم گرفتن ندارد، معلوم نیست چه عاقبتی در انتظارش است، اما به عاقبت کار فکر نمیکند، چون چارهای ندارد و در مسیر کوچ، همه زندگیاش را قمار میکند.
اما آنها که میپرسند، هیچوقت کوچ نمیکنند، حتی مهاجرت هم نمیکنند، سفر هم نمیروند، چمدانشان را هم نمیبندند که بخواهند راه بیفتند. چون هنگام کوچ فرصت فکر کردن نیست، آن که میگوید فقط بروم، هرجایی جز اینجا، نه سوال میپرسد، نه تردید دارد. او مثل کسی نیست که میخواهد شنا کند اما خیس نشود، میخواهد عبور کند اما نرود.
117 episode
All episodes
×Selamat datang di Player FM!
Player FM memindai web untuk mencari podcast berkualitas tinggi untuk Anda nikmati saat ini. Ini adalah aplikasi podcast terbaik dan bekerja untuk Android, iPhone, dan web. Daftar untuk menyinkronkan langganan di seluruh perangkat.