Artwork

Konten disediakan oleh Ehsanoo. Semua konten podcast termasuk episode, grafik, dan deskripsi podcast diunggah dan disediakan langsung oleh Ehsanoo atau mitra platform podcast mereka. Jika Anda yakin seseorang menggunakan karya berhak cipta Anda tanpa izin, Anda dapat mengikuti proses yang diuraikan di sini https://id.player.fm/legal.
Player FM - Aplikasi Podcast
Offline dengan aplikasi Player FM !

کبریت

24:55
 
Bagikan
 

Fetch error

Hmmm there seems to be a problem fetching this series right now. Last successful fetch was on February 14, 2024 05:09 (4M ago)

What now? This series will be checked again in the next day. If you believe it should be working, please verify the publisher's feed link below is valid and includes actual episode links. You can contact support to request the feed be immediately fetched.

Manage episode 239325879 series 2529112
Konten disediakan oleh Ehsanoo. Semua konten podcast termasuk episode, grafik, dan deskripsi podcast diunggah dan disediakan langsung oleh Ehsanoo atau mitra platform podcast mereka. Jika Anda yakin seseorang menggunakan karya berhak cipta Anda tanpa izin, Anda dapat mengikuti proses yang diuraikan di sini https://id.player.fm/legal.

این داستان در شمارهٔ ۵۷ مجلهٔ «همشهری داستان» (۱۳۹۴/۰۵/۰۱) چاپ شده‌است.

پادکست دیالوگ‌باکس نسخه‌ی صوتی آن‌را تهیه کرده است

لینک این اپیزود در دیالوگ‌باکس

این یک شوخی واقعی است که یک وقتی یک معلم تاریخ در شورویِ سابق، اول سال می‌رود اتاق مدیر، کتاب را می‌کوبد روی میز و می‌گوید: «آقای مدیر، من نمی‌توانم توی این مملکت تاریخ درس بدهم مِن بعد.... این یک شوخی واقعی است که یک وقتی یک معلم تاریخ در شورویِ سابق، اول سال می‌رود اتاق مدیر، کتاب را می‌کوبد روی میز و می‌گوید: «آقای مدیر، من نمی‌توانم توی این مملکت تاریخ درس بدهم مِن بعد.» مدیر می‌گوید: «چرا آقای معلم؟» آقای معلم می‌گوید: «چون که نه‌تنها آینده، بلکه گذشته‌ی ما هم قابل پیش‌بینی نیست آقا. مدام دسته‌بندیِ خوب و بد، یا حتی بود و نبودِ قبلی‌ها تغییر می‌کند. این کتاب دو سال عین هم تدریس نشده.» رابطه‌ی من و کریمو کبریت، تقریبا، حالا نگویم صد درصد ولی خیلی درصد، یک این‌طور چیز غامضی بود. ما مدام در انکار هم بودیم. از آن‌جا که اسمش سوال ایجاد می‌کند توی ذهن، همین‌جا توضیح بدهم که ابدا قصه‌ی خاصی ندارد. کریمو کلکسیون کبریت داشت. تیکش هم این بود که کبریت بکشد روی سیمان و هر چیز زبری، شعله بکشد و پرت کند. به صد هزار شکلِ متفاوت می‌توانست کبریت روشن کند. در کل به‌نظر من مسخره‌ترین قسمت شخصیتش بود. بگذریم. من و کبریت، سرِ ویتنی هُستون، دختر وسطیِ سلمانِ قناد، جمیله، به اساسی‌ترین درگیری زندگی‌مان تا آن روز رسیدیم. می‌گویم تا آن روز، چون جلوتر که آمدم، در زندگی منظورم است، به یکصد هزار چیز و مسئله‌ی اساسی‌تر پی بردم. به این پی بردم که مبارزات عشقی مبارزات عبث و بی‌دلیلی هستند. یک مبارزِ عشقی به‌هیچ‌عنوان جزو خانواده‌ی سلحشورها به حساب نمی‌آید....

  continue reading

45 episode

Artwork

کبریت

Ehsanoo

32 subscribers

published

iconBagikan
 

Fetch error

Hmmm there seems to be a problem fetching this series right now. Last successful fetch was on February 14, 2024 05:09 (4M ago)

What now? This series will be checked again in the next day. If you believe it should be working, please verify the publisher's feed link below is valid and includes actual episode links. You can contact support to request the feed be immediately fetched.

Manage episode 239325879 series 2529112
Konten disediakan oleh Ehsanoo. Semua konten podcast termasuk episode, grafik, dan deskripsi podcast diunggah dan disediakan langsung oleh Ehsanoo atau mitra platform podcast mereka. Jika Anda yakin seseorang menggunakan karya berhak cipta Anda tanpa izin, Anda dapat mengikuti proses yang diuraikan di sini https://id.player.fm/legal.

این داستان در شمارهٔ ۵۷ مجلهٔ «همشهری داستان» (۱۳۹۴/۰۵/۰۱) چاپ شده‌است.

پادکست دیالوگ‌باکس نسخه‌ی صوتی آن‌را تهیه کرده است

لینک این اپیزود در دیالوگ‌باکس

این یک شوخی واقعی است که یک وقتی یک معلم تاریخ در شورویِ سابق، اول سال می‌رود اتاق مدیر، کتاب را می‌کوبد روی میز و می‌گوید: «آقای مدیر، من نمی‌توانم توی این مملکت تاریخ درس بدهم مِن بعد.... این یک شوخی واقعی است که یک وقتی یک معلم تاریخ در شورویِ سابق، اول سال می‌رود اتاق مدیر، کتاب را می‌کوبد روی میز و می‌گوید: «آقای مدیر، من نمی‌توانم توی این مملکت تاریخ درس بدهم مِن بعد.» مدیر می‌گوید: «چرا آقای معلم؟» آقای معلم می‌گوید: «چون که نه‌تنها آینده، بلکه گذشته‌ی ما هم قابل پیش‌بینی نیست آقا. مدام دسته‌بندیِ خوب و بد، یا حتی بود و نبودِ قبلی‌ها تغییر می‌کند. این کتاب دو سال عین هم تدریس نشده.» رابطه‌ی من و کریمو کبریت، تقریبا، حالا نگویم صد درصد ولی خیلی درصد، یک این‌طور چیز غامضی بود. ما مدام در انکار هم بودیم. از آن‌جا که اسمش سوال ایجاد می‌کند توی ذهن، همین‌جا توضیح بدهم که ابدا قصه‌ی خاصی ندارد. کریمو کلکسیون کبریت داشت. تیکش هم این بود که کبریت بکشد روی سیمان و هر چیز زبری، شعله بکشد و پرت کند. به صد هزار شکلِ متفاوت می‌توانست کبریت روشن کند. در کل به‌نظر من مسخره‌ترین قسمت شخصیتش بود. بگذریم. من و کبریت، سرِ ویتنی هُستون، دختر وسطیِ سلمانِ قناد، جمیله، به اساسی‌ترین درگیری زندگی‌مان تا آن روز رسیدیم. می‌گویم تا آن روز، چون جلوتر که آمدم، در زندگی منظورم است، به یکصد هزار چیز و مسئله‌ی اساسی‌تر پی بردم. به این پی بردم که مبارزات عشقی مبارزات عبث و بی‌دلیلی هستند. یک مبارزِ عشقی به‌هیچ‌عنوان جزو خانواده‌ی سلحشورها به حساب نمی‌آید....

  continue reading

45 episode

Semua episode

×
 
Loading …

Selamat datang di Player FM!

Player FM memindai web untuk mencari podcast berkualitas tinggi untuk Anda nikmati saat ini. Ini adalah aplikasi podcast terbaik dan bekerja untuk Android, iPhone, dan web. Daftar untuk menyinkronkan langganan di seluruh perangkat.

 

Panduan Referensi Cepat